در آستانه ی انتخابات دوره ی دهم ریاست جمهوری ، هر کدام از نامزدها به گونه ای دست به تبلیغات می زنند . برخی از سه سال پیش چنین کاری را شروع کرده اند و برخی هم منتظر آینده اند .
سید محمد خاتمی ، مردی که 8 سال یر مسند ریاست دولت نشسته بود ، و حال برای انتخابات دوره ی دهم ریاست جمهوری گام برداشته است . مردی که به یقین ، تمامی مردم ایران او را در 8 سال حاکمیت دولت اصلاحات شناخته اند . مردی که در طی 8 سال شاهنشاهی خود ، هرگز به همراه هیئت دولت وقت ، به نواحی دور دست ایران سفر نکرده بود . ( البته سفرهای هفتگی به کشورهای اروپایی و امریکایی ، پابر جا بود ) . مردی که این گونه سفرهای استانی را پر هزینه و ناکارآمد بیان می داشت و برای نابودی طرز تفکر دارندگان چنین عقاید ، صلوات نذر می کرد . آیا سید محمد خاتمی ،حال به بن بستی رسیده است که در آستانه ی انتخابات ، به فکر سفرهای استانی و دیدارهای مردمی افتاده است ؟
چنین سفرهای استانی برای آقای خاتمی ، سفری برای نشان دادن چهره ی ایشان نمی باشد . بی شک ایرانیان ، شاه سلطان حسین زمان خود را به خوبی می شناسند . اگر چنین سفرهای استانی را برای حضور در بین مردم و بیان ایده ها و وعده های جدید حزب اصلاحات بدانیم ( البته از نوع اوبامای 2009 ) ، پس هزینه های سنگین و ناکارآمدی و اتلاف وقت این گونه سفرها ( بنا به گفته ی اصلاح طلبان ) را چگونه توجیه کنیم ؟ آیا واقعه ی دانشگاه تهران ( امّا این بار در دانشگاه شیراز ، بلکه سنگین تر ) تکرار خواهد شد ؟ چرا آقای خاتمی نخواستند ( بهتر بگوئیم ؛ نتوانستند ) پاسخ پرسش های دانشجویان را در دانشگاه تهران بدهند ؟ آیا پرسش های دانشجویان باعث وحشت مجدد وی (که ترسناک تر از ... ) و عدم حضورش در دانشگاه خواهد شد ؟
کارایی ریاست 8 ساله ی دولت اصلاحات و فعالیت و تلاش 3 ساله ی دولت عدالت محور بر روشن ضمیران آگاه ، مشخص است . بی شک سفرهای استانی از بهترین اقدامات دولت نهم بوده است که اصلاح طلبان نیز در برابر آن سر تعظیم فرود آورده اند .
امّا سفرهای استانی به چه دلیل است ؟ آیا می توان پذیرش طرز تفکر احمدی نژاد و شکست اصلاح طلبان در برابر این ایده را مد نظر داشت ؟ پادشاه 8 ساله ی دولت اصلاحات، حتی نتوانست در یکی از استان های کشور ( البته به جز تهران ) هیأت دولت را برای بررسی مشکلات جامعه به دور هم جمع کند . آیا 4 ماه ، فرصت کافی برای حضور در بین تمامی اقشار جامعه ( به خصوص دانشجویان ) نمی باشد ؟ آیا آقای خاتمی قادر به پاسخ گویی به پرسش های دانشجویان به عنوان سمبل اقتدار ایرانی خواهند بود ؟
به راستی آیا باز هم شنوای وعده های امیدوار کننده ای چون ؛ تعلیق انرژی هسته ای ، ثروت اندوزی و ثروت مداری ، سرسپردگی به ابر قدرت ها ، پذیرش فرهنگ غرب و به موزه فرستادن خمینی کبیر و آرمان هایش خواهیم بود ؟
آیا آقای خاتمی پاسخ گوی فعالیت ها انجام نداده ی دولت خود خواهند بود ؟ آیا پاسخ گوی نقصان دوره ی 8 ساله ی دولت اصلاحات خواهند بود ؟
به امید حضور آقای خاتمی در دانشگاه شیراز